کد مطلب:77608 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:111

خطبه 124-تعلیم یاران در کار جنگ











و من كلام له علیه السلام

فی حث اصحابه علی القتال.

یعنی از كلام امیرالمومنین علیه السلام است در برانگیختن اصحاب خود بر قتال:

«فقدموا الدارع و اخروا الحاسر و عضوا علی الاضراس، فانه انبی للسیوف عن الهام. و التووا فی اطراف الرماح فانه امور للاسنه. و غضوا الابصار، فانه اربط للجاش و اسكن للقلوب و امیتوا الاصوات فانه اطرد للفشل.»

یعنی پس پیش وادارید زره دارها را و پس وادارید بی زرهها را و برهم گذارید دندانها را، از جهت آنكه این وضع دوركننده تر است مر شمشیرهای دشمن را از مغز سر،[1] و درپیچید در پهلوهای نیزه ها، یعنی خود را به نیزه ها در پیچید، در وقت زدن، از جهت آنكه حركت دهنده تر است مر سنانها را، در فروشدن در خصم و بر هم گذارید چشمها را، از جهت آنكه ثابت كننده تر است مر دل را و ساكن كننده تر است قلوب را و ملرزانید[2] آوازها را، از جهت آنكه منع كننده تر است مر جبن را.

«و رایتكم فلا تمیلوها و لا تخلوها و لا تجعلوها الا بایدی شجعانكم و المانعین الذمار منكم، فان الصابرین علی نزول الحقائق هم الذین یحفون برایاتهم و یكتنفون حفافیها و وراءها و امامها. و لا یتاخرون عنها فیسلموها و لا یتقدمون علیها فیفردوها.»

یعنی لازم گردید علمهای شما را، پس میل مدهید آنها را و وامگذارید آنها را و مدهید آنها را مگر به دستهای صاحبان جرات شما و منع كنندگان دواهی از شما، از

[صفحه 590]

جهت آنكه صبركنندگان بر فرود آمدن وقایع و شداید برایشان آنچنان كسانی باشند كه درآیند به گرد علمهای خود و فروگیرند علمها را بر اطرافش و عقبش و پیشش، باز پس نایستند از علمها تا اینكه تسلیم دشمن دهند آنها را و پیش نایستند بر آنها تا اینكه بگذارند آنها را و جدا شوند از آن.

«اجزا امرو قرنه و آسی اخاه بنفسه و لم یكل قرنه الی اخیه فیجتمع علیه قرنه و قرن اخیه.»

یعنی باید كفایت كند مردی دچار خود را در جنگ و مساوی داند برادر خود را با نفس خود و وانگذارد خصمی را كه[3] دچار او شده است به برادر خود، تا اینكه مجتمع گردد بر او دچار او و دچار برادر او.

«و ایم الله لئن فررتم من سیف العاجله لا تسلموا من سیف الاخره. و انتم لهامیم العرب و السنام الاعظم. ان فی الفرار موجده الله و الذل اللازم و العار الباقی. ان فی الفار لغیر مزید فی عمره و لا محجوز بینه و بین یومه. »

یعنی سوگند به خدا كه اگر فرار كردید شما از شمشیر دنیا، سالم نیستید از شمشیر آخرت. شما از اشراف عربید و از بلندقدرانید، به تحقیق كه در فرار كردن غضب خدا است و خواری لازم است و عیب باقی است و به تحقیق كه فراركننده زیادكننده در عمر خود نیست و بازداشته شده میان خود و میان روز مرگ خود نیست.

«من رائح الی الله كالظمان یرد الماء؟ الجنه تحت اطراف العوالی. الیوم تبلی الاخبار.»

یعنی كیست سفركننده به سوی خدا، مثل تشنه كه وارد شود آب را؟ بهشت در زیر اطراف نیزه های جهاد است. امروز كه روز جهاد است، آزموده می شوند[4] بزرگان.

«اللهم فان ردوا الحق فافضض جماعتهم و شتت كلمتهم و ابسلهم بخطایاهم.»

یعنی بار خدایا! پس اگر رد كردند و قبول نكردند گفتار حق را، پس پراكنده گردان جمعیت ایشان را و از هم جدا ساز سخنان ایشان را و هلاك ساز ایشان را از جهت گناهان ایشان.

[صفحه 591]

«انهم لن یزولوا عن مواقفهم دون طعن دراك. یخرج منه النسیم و ضرب یفلق الهام و یطیح العظام و یندر السواعد و الاقدام.»

یعنی و به تحقیق كه حركت نمی كنند ایشان از جای خود بدون نیزه زدن پیاپی كه بیرون برود از جهه او نفس و روح و ضرب شمشیری كه بشكافد مغز سر را و فاسد گرداند استخوانها را و بیندازد بازوها و پاها را.

«و حتی یرموا بالمناسر تتبعها المناسر و یرجموا بالكتائب تقفوها الحلائب و حتی یجر ببلادهم الخمیس یتلوه الخمیس و حتی تدعق الخیول فی نواحر ارضهم و باعنان مساربهم و مسارحهم.»

یعنی و نمی جنبند از جای خود تا اینكه انداخته شوند به پیشرو لشكری كه در عقب او درآید پیشرو دیگر و تا انداخته شوند به لشكرهایی كه از قفا درآید آنها را شتر سواران و تا اینكه بكشاند ولایات ایشان سپاهی را كه از عقب او باشد سپاهی دیگر و تا اینكه بكوبند اسبان به سمها زمینهای برابر هم ایشان را و اطراف چراگاههای شب و روز حیوانات ایشان را.

[صفحه 592]


صفحه 590، 591، 592.








    1. چ: مر شمشیرهای دشمن از مغز سر.
    2. چ: و لرزانید.
    3. چ: خصم را كه.
    4. چ: امروز آزموده می شوند.